بر اساس خبری که در سایت آقای مور منتشر شده، مستند Slacker Uprising
از بیست و سوم سپتامبر به مدت سه هفته در سایت www.slackeruprising.com در دسترس است و کاربران سایت می توانند آن را دانلود کنند. این فیلم در سالنهای سینما به نمایش در نمی آید.
آقای مور که ۵۴ سال دارد گفته است برای نشان دادن قدردانی اش از دوستداران فیلمهای خود چنین تصمیمی گرفته است. او گفته: “من خیلی خوش شانس بوده ام که طی دو دهه اخیر، افراد زیادی فیلمهای مرا تماشا کرده اند. فکر کردم با ارائه رایگان فیلمم در اینترنت از این عده تشکر کنم.”
فیلم Slacker Uprising پیشتر “کاپیتان مایک از این سر تا آن سر آمریکا” نام داشت و در جشنواره بین المللی فیلم تورنتوی کانادا در سال ۲۰۰۷ به نمایش درآمد.
این فیلم با هدف آشنا کردن جوانها با مسائل سیاسی آمریکا و تشویق آنها به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری کشور ساخته شده است. آقای مور ابراز امیدواری کرده که در انتخابات پیش رو در ماه نوامبر تعداد جوانان شرکت کننده در رای گیری از همیشه بیشتر باشد.
مایکل مور که در سال ۲۰۰۳ اسکار بهترین فیلم مستند را برای بولینگ برای کلمباین بدست آورد، در کشورش سینماگر و روشنفکری چپ گرا و مخالف سرسخت دولت محافظه کار جورج بوش، رئیس جمهوری فعلی آمریکا محسوب می شود.
منبع: بی بی سی
رویترز اعلام کرد فهرست “کمبازدهترین ستارهها” مجله فوربس نشان میدهد بازیگر برنده اسکار پارسال به ازای هر یک دلار دستمزدی که دریافت کرد تنها یک دلار درآمدزایی داشت، در حالی که سال قبل این نسبت یک به هشت بود.فیلم “هجوم” با بازی کیدمن که بازسازی فیلم کلاسیک “هجوم ربایندگان جسم” بود، حتی به ازای هر دلار ۶۸/۲ دلار ضرر داد. این در حالی است که کیدمن برای این فیلم ۱۷ میلیون دلار دستمزد گرفته است. به نوشته فوربس، با اینکه کیدمن در ۲۰۰۲ با “ساعتها” برنده اسکار شد، اما او بیش از هر چهره سرشناس دیگر در هالیوود بیش از استحقاق خود دستمزد میگیرد.
رده دوم این فهرست را جنیفر گارنر از آن خود کرد که فیلمهای او شامل “قلمرو” و “بگیر و رها کن” در گیشه شکست خوردند. او در ازای هر یک دلار دستمزد ۶/۳ دلار درآمدزایی داشته است. تام کروز با یک دلار در برابر چهار دلار رده سوم فهرست را دارد که بخش زیاد آن برای شکست تجاری ”شیرها برای برهها” بود. او به ازای هر دلار دستمزد تنها ۸۸/۱ دلار برگرداند.
فوربس برای تهیه این فهرست متوسط درآمد ناخالص سه فیلم آخر یک بازیگر را بر دستمزد او قسمت کرده است. دیگر بازیگرانی که در فهرست “کم بازدهترین ستارهها” مجله فوربس قرار دارند میتوان به کامرون دیاز، جیم کری، نیکلاس کیج، درو باریمور، ویل فرل و کیت بلانشت اشاره کرد.
پارسال کرو در صدر فهرست کمبازدهترین ستارهها قرار داشت و کیدمن دوم بود. یکی از دلایل بهبود وضعیت کرو موفقیت تجاری فیلم “گانگستر آمریکایی” بود که به ازای هر یک دلار ۸/۱۰ دلار درآمدزایی داشت.
ایسکا :
کاربران زیر 18 سال نخوانند// ...
به گزارش دریافتی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران ایسکانیوز:درباره پدیده روسیپگری و فرار دختران که می توان آن را از کانون های چرکین آسیبهای اجتماعی دانست دقیق ترین شاخص عقب افتادگی برای جامعه ؛ تجلیگاه فقدان عدالت اجتماعی ، شاخص فقر و بیکاری ، شاخص فقر فرهنگی و یک پدیده فرهنگی ـ اجتماعی است.
این ، یک معضل روانشناختی است و درمان پذیر است.باید به خاطر داشت هر گونه اقدام ناسنجیده این گونه آسیب های اجتماعی را افزایش می دهد. نباید با معلول برخورد قهری کرد ، بلکه باید علتها را جست و برطرف ساخت.
در این تحقیق ، پدیده روسیپگری (زنان خیابانی) و فرار دختران و همچنین علل و پیامدها و راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از چنین آسیبهایی تحت بحث و بررسی قرار گرفته است. بدون شک بحث در مورد این گونه معضلها نیازمند تامل و تعمق بیشتر با همکاری و مشارکت نهادهای تحقیقی و اجرایی سازمانهای متعدد و مرتبط ، صاحبنظران و اساتادان دانشگاه ، برگزاری همایش های تخصصی و ... است.
شورای شهر تهران نرخ بلیت بازدید از برج میلاد این شهر را که پنجمین برج بلند دنیا تا این تاریخ است، ۱۰ هزار تومان تعیین کرده است.
برج میلاد تهران در مجموعه ای به نام مرکز ارتباطات بینالمللی تهران، در تپههای کوی نصر (گیشا) واقع شده است.
برج میلاد با ۴۳۵ متر ارتفاع پنجمین برج بلند جهان محسوب می شود. این نخستین بار است که سازه ای با این مشخصات بدون حضور حتی یک کارشناس خارجی در ایران ساخته می شود.
با نزدیک شدن به زمان افتتاح این برج، شورای شهر تهران پس از دو جلسه بررسی، لایحه تعیین نرخ بهره برداری از فضاهای عمومی مرتبط با برج میلاد را تصویب کرده است.
مبلغ دریافتی از بازدیدکنندگان فضاهای عمومی اعم از گردشگران داخلی و خارجی، از ساعت ۸ صبح تا ۲۳ پنجشنبه ها، جمعه ها و سایر ایام تعطیل و از ساعت ۱۴تا ۲۳ در سایر ایام هفته برای ورود به مجموعه برج برای هر نفر هزار تومان است.
استفاده از “سالن دید” که منظره شهر تهران از ارتفاع بیش از ۴۰۰ متری است، شش هزار تومان و استفاده از “گنبد آسمان” که رصدخانه برج است، ۱۰ هزار تومان تعیین شده است.
براساس این لایحه شورای شهر تهران که روز سه شنبه به تصویب رسید، بهای بازدید از فضاهای سالن دید و گنبد آسمان برج میلاد در ساعت ۸ تا ۱۴ روزهای شنبه تا چهارشنبه هر هفته (به جز روزهای تعطیل) معادل ۵۰ درصد تخفیف خواهد داشت.
هزینه ورودی پارکینگ برج میلاد نیز به ازای ساعت اول سه هزار تومان، به ازای هر ساعت اضافه در پارکینگ هزار و پانصد تومان و بیش از سه ساعت سه هزار تومان در نظر گرفته شد.
پروین احمدی نژاد، از اعضای شورای شهر تهران گفته که هزینه پیش بینی شده برای منوی رستوران گردان برج، نفری ۵۰ هزار تومان است.
در بند دیگر این لایحه، شورای شهر تهران تصمیم گرفته است که این مبالغ به طور آزمایشی تا پایان سال اجرا شود اما از سال ۸۸ در مورد بهای بلیت برای گردشگران خارجی تجدیدنظر شود.
شهردار تهران اعلام کرده است که برج میلاد تهران ۱۰ مهرماه همزمان با روز عید فطر افتتاح خواهد شد.
کلنگ این مجموعه در زمان شهرداری غلامسین کرباسچی به زمین زده شد اما با دستگیری وی به اتهام فساد مالی و سپس تعویض پی در پی شهرداران تهران و کمبود منابع مالی برای تکمیل این برج، کار ساخت آن بیش از ۱۰ سال به طول انجامید.
آثار مناسبتی ماه رمضان سیما در سالهای اخیر به مجموعههایی پربینننده و به عرصهای برای رقابت شبکهها تبدیل شدهاند. اما در مجموعه های ماه رمضان امسال نکتههایی دیده میشود که خبر از تغییر خطوط قرمز دارد. گرچه این تغییر نه تنها امیدوارکننده نیست، بلکه نشاندهنده متزلزل بودن قواعد و ممیزیها در سازمان بزرگ صدا و سیما است.سالهای گذشته در یک جریان مستمر و طراحی شده پدیده چندهمسری و ازدواج موقت به یکی از عناصر تکراری مجموعهها و فیلمهای تلویزیونی تبدیل و با وجود انتقادهایی که به حمایت آشکار رسانه ملی از این پدیده شد، در اغلب مجموعهها و فیلمها خانوادههای ایرانی درگیر این معضل بودند.
این ماجرا تا آنجا ادامه یافت که قبح مسئله کمرنگ شد و دیگر دیدن مردهای دوزنه یا مردانی که به همسرشان خیانت میکنند در رسانه ملی به یک عادت تبدیل شد. به نظر میرسد جریانی تازه در تلویزیون شکل گرفته و قصد دارد در میان بهت و حیرت مخاطب معضل اعتیاد را هم مثل پدیده چندهمسری به موضوعی پیش پا افتاده تبدیل کند.در مجموعههای امسال حضور معتادها پررنگتر از قبل شده و پای آنها حتی به مجموعه “روز حسرت” هم کشیده شده که ادعای ماورایی بودن دارد. اگر شوخی با تیپ معتاد در “بزنگاه” و “مامور بدرقه” به نوعی پذیرفتنی باشد در “روز حسرت” با رویکرد خاص به مسائل معنوی اشاره مستقیم به اعتیاد و نمایش تمایل شخصیت فریده به مصرف مواد مخدر سئوالبرانگیز است.
در این سالها تلویزیون قواعدی عجیب داشته که مدام تغییر کرده و هیچ مدیری خود را موظف ندانسته درباره این سیاستهای یک بام و دو هوا توضیح بدهد. اگر قرار است خطوط قرمز و حساسیتها کمرنگ شود باید این قاعده شامل همه مجموعهها و فیلمها باشد اما عملا این اتفاق نمیافتد و فقط گروهی خاص از این موهبت (اگر بشود نامش را موهبت گذاشت) بهره میبرند.هر چه اشارهها، انتقادها و کنایهها پررنگتر و عمیقتر بشود، تیغ ممیزی تیزتر میشود. به یاد بیاوریم حاشیههایی را که پخش مجموعه “ساعت شنی” به وجود آورد. این مجموعه تصویری از جامعه و بحرانهای اخلاقی آن پیش چشم مخاطب قرار میداد که تاثیرگذار و گاه تکاندهنده بود اما سازمان تاب نیاورد و مجموعه را ممیزی کرد.
فیلمهای سینمایی زیادی در پخش تلویزیونی به این بهانه که با مقررات سیما همخوانی ندارند جرح و تعدیل میشوند و دامن این تغییر گاهی فیلمی معناگرا مثل “خیلی دور، خیلی نزدیک” را هم گرفته است. با این شرایط طبیعی است به این جریان تازه که میخواهد اعتیاد را به یک ماجرای مفرح و بامزه تبدیل کند مشکوک باشیم.در “بزنگاه” روی موضوع اعتیاد نادر (رضا عطاران) تاکید میشود و در هر قسمت شاهد تلاش او برای تهیه و مصرف مواد هستیم. همه میدانند او معتاد است، مرتب در این باره صحبت میکنند و هیچ چیز مانع پرداختن به این ماجرا نمیشود. نادر حتی پای دختر خردسالش را هم به ماجرا باز و مواد را در لباس او پنهان میکند.
با دیدن این سکانسها و تاکید بر جزئیات شیوههای مختلف مصرف انواع مواد مخدر نمیتوان از کمرنگ شدن خطوط قرمز سیما خوشحال شد. آیا این میزان توجه به جزئیات در مورد اعتیاد، کارکرد داستانی یا زیباییشناسانه در مجموعه دارد یا سیاستی است تا حساسیت مخاطب را نسبت به معضل اجتماعی حاد اعتیاد کمرنگ کند؟این ماجرا به شکلی دیگر در “مامور بدرقه” و “روز حسرت” تکرار میشود و گویی نمیتوان سراغ قصهای رفت که معتادها در آن حضور نداشته باشند. کارگردانهای این مجموعهها اشارههای غیرمستقیم و گذرا را به اعتیاد کافی نمیدانند و به این ضعف شخصیتها اشارههایی پررنگ دارند.
سکانس خرید مواد مخدر در “روز حسرت” کاملا گویا است، اما کارگردان در فصلی دیگر این فرصت را به شخصیتها میدهد تا مفصل درباره این موضوع و اعتیاد فریده (مهراوه شریفینیا) صحبت کنند. تمایل این شخصیت برای مصرف هم با نشان دادن مواد و تاکید روی نوع آن و شیوه مصرف همراه است که واقعا ضروری نیست.مجموعههای ماه رمضان در حالی به ترویج اعتیاد میپردازند که مطمئنا در رسانه ملی فیلم سینمایی “خونبازی” به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و محسن عبدالوهاب با وجود تحسین شدن در محافل داخلی و خارجی نمیتواند فرصت نمایش به شکل کامل پیدا کند. در حالی که این فیلم یک اثر اجتماعی با کارکرد قوی آموزشی است.
مستند خوشساخت و جذاب “سرخ” کیوان علیمحمدی و امید بنکدار با موضوع ایدز با وجود همه امتیازها از شبکه چهار پخش میشود تا کمتر بیننده داشته باشد، اما مخاطب میلیونی مجموعههای رمضان ۳۰ شب با هر سن و قشر باید در معرض جریانی باشد که به نظر میرسد قرار است تصویر تکاندهنده و تلخ اعتیاد را از مقابل دیدگانمان محو کند و این غمانگیز است…کودک، نوجوان، میانسال، پیر، زن، مرد و همه و همه در شبهای معنوی ماه رمضان امسال در حالی به تماشای روشهای نوین و سنتی مصرف مواد مخدر مینشینند و ناخودآگاه به آن میخندند که سالهاست بسیاری از همین مخاطبان در حسرت دیدن یکی از سازهای موسیقایی نوین و سنتی ماندهاند و شاید این آرزو را با خود به دنیای دیگر ببرند.
ایسکا :واژگونی مرگبار اتوبوس دختران نیکوکار
به گزارش روز یکشنبه گروه حوادث ایسکانیوز:30 دانش آموز مدرسه «کامبرز» شهر «سانتیاگو» شیلی ، برای کمک های انسان دوستانه با اتوبوس به بولیوی می رفتند که در نزدیکی مرز این دو کشور به دره ای عمیق افتادند.
در نتیجه این رخداد مهیب، دست کم 9 دختر دانش آموز قربانی شدند و کمک رسانان 22 مسافر زخمی را از زمین و آسمان به بیمارستان فرستادند.گزارش ایسکانیوز می افزاید، شواهد از واژگونی اتوبوس بر اثر جنون سرعت و ناتوانی راننده در کنترل خودرو جمعی حکایت دارد و با توجه به وخامت حال 10 نفر از آسیب دیدگان ، افزایش شمار تلفات قابل پیش بینی است.
مایکل فلپس، دارنده رکود دست نیافتنی تعداد مدال در تاریخ المپیک و فاتح ۸ مدال طلا در ۲۰۰۸ پکن، پس از آن که مبلغ قابل توجهی را به کودکان بی سرپرست امریکا هدیه داد و در مصاحبه های خود از خانواده دوست بودن خود گفت، به میزان زیادی میان هواداران خود محبوب شد؛ اما رسوایی اخلاقی او، این محبوبیت ارزشمند را به یکباره از بین برد.
مایکل فلپس که ادعا می کرد هرگز بدون هماهنگی با مادرش کاری نمی کند، به یک باشگاه شبانه رفت و در وضعیتی تاسف برانگیز و در حالی که در خیابان با اوباش محلی درگیر شده بود، ازسوی دوربین عکاسان شکار رسانهای شد.
گویا مبلغ قابل توجهی در شرط بندی داخل این مکان غیراخلاقی از کف این ورزشکار رفته است. وی اکنون به خاطر مصرف قرصهای توهم زا در بیمارستان به سر می برد.
عجب آدم های هستند بعضی ها ...
اونایی رو می گم که با نامردی تمام مطالب وبلاگ رو کپی می کنند...؟
چرا یخورده به کارشون فکر نمی کنند؟
چرا فکر نمی کنند که کسی که این مطالب رو تهیه کردی کلی وقت و هزینه صرف کرده...
به نظر من این کار خیلی کار بدیه ...
نظر شما چیه؟
البته بگم که مطالبی که من کپی می کنم با رضایت از مدیران وبلاگ یا سایت می گیرم...
و اونایی که اجاز نمی دند مجبورم بدون اجازی کپی بگیرم